نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
0

شعر «نیکی» و معنی شعر:

درس اول

نیکی

  • شاعر: سعدی
  • قالب شعر: مثنوی
  • اثر: بوستان

 

یکی روبهی دید بی دست و پای             فرو ماند در لطف و صنع خدای

قلمرو فکری:

شخصی روباهِ ناتوان و بی دست و پایی را دید و از آفرینش و لطف خداوند در شگفت ماند و متحیّر شد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

فروماندن

متحیّر شدن

صُنع

آفرینش، آفریدن

بیت ß   2 جمله

روبه ß   نقش مفعول

خدای ß   نقش مضاف الیه

قلمرو ادبی:

پای و خدای ß   قافیه

دست و پا ß   مراعات نظیر

لطف و صُنع ß   مراعات نظیر

بی دست و پای ß   کنایه از ناتوان و عاجز

واج آرایی مصوّت «ی»

مفهوم بیت:

فراگیری لطف خداوند در جهان هستی

شگفت زدگی از لطف و آفرینش خداوند

 

که چون زندگانی به ســر مـی‌برد؟                       بدین دست و پای از کـجا می‌خورد؟

قلمرو فکری:

که این روباه چگونه زندگی خود را سپری می کند؟ و با این دست و پای معیوب، چگونه و از کجا غذا می خورد؟

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

چون

چگونه

بیت ß   2 جمله عادی

زندگانی ß   نقش مفعول

مفعول جملۀ دوم به قرینۀ معنایی حذف شده است

قلمرو ادبی:

می برد و می خورد ß   قافیه

دست و پا ß   مراعات نظیر

به سر بردن ß   کنایه از سپری کردن، روزگار گذراندن

دست و پای ß   مجاز از ناتوانی

مفهوم بیت:

شگفت زدگی و عجز انسان از درک اسرار آفرینش الهی

 

در این بود درویش شوریده‌ رنگ                        کـــه شیری برآمد شغالی به چنگ

قلمرو فکری:

درویشِ آشفته حال در این فکر و اندیشه بود که ناگهان شیری که شغالی را شکار کرده بود، از راه رسید.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

در این بود

در این فکر بود

شوریده رنگ

آشفته حال

برآمد

بیرون آمد

این

ضمیر اشاره

شُغال

جانورِ پستانداری است از تیرۀ سگان که جزو رستۀ گوشتخواران است

بیت ß   2 جمله

درویش شوریده رنگ ß   نهاد

قلمرو ادبی:

رنگ و چنگ ß   قافیه

شیر و شغال ß   تناسب و تضاد مفهومی

شوریده رنگ ß   کنایه از پریشان حال و حس آمیزی

رنگ ß   مجاز از حال

به چنگ آوردن ß   کنایه از شکار کردن

مفهوم بیت:

مصراع اول ß   حیران بودن درویش

مصراع دوم ß   هیبت، صلابت و شکوه شیر

 

شغال نگون‌بخت را شیر خـورد               بماند آنچه روباه از آن سیر خورد

قلمرو فکری:

شیر مشغول خوردنِ آن شغال شد؛ اندکی بعد، روباه رفت و باقیماندۀ آن شکار را خورد و سیر شد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

نگون بخت

بد بخت

بیت ß   3 جمله

قلمرو ادبی:

شیر و سیر ß   قافیه (خورد ß   ردیف)

شغال نگون بخت ß   تشخیص و استعاره

شغال و روباه و شیر ß   مراعات نظیر

شیر و سیر ß   جناس ناقص اختلافی

نگونبخت ß   کنایه از بختبرگشته و بد اقبال

مفهوم بیت:

شیر واسطۀ روزی رسانی خداوند به روباه

 

دگـــر روز باز اتّفاق اوفتاد                       که روزی رسان قوت روزش بداد

قلمرو فکری:

روز دیگر، دوباره این اتفاق رخ داد و خداوند روزیِ روباه را به او رساند.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

دگر روز

روز دیگر

روزی رسان

خداوند

قُوت

رزق روزانه، خوراک، غذا

بیت ß   2 جمله

«ــَـش» ß   نقش مضاف الیه

قلمرو ادبی:

اوفتاد و بداد ß   قافیه

روز و روزی رسان و قوت ß   تناسب

روزی رسان ß   کنایه از خدا

کل بیت ß   تلمیح به آیۀ «إنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاء بِغیرِ حساب»

مفهوم بیت:

روزی رسانی خداوند

 

یقــین، مرد را دیده بیننده کرد               شد و تکیه بر آفریننده کرد

قلمرو فکری:

قطره ی باران که به زمین می افتد، گل هایی چون مروارید درخشان را می رویاند.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

دیده

چشم

بیننده

آگاه، هوشیار

شد

رفت

بیت:3 جمله

«را» در «مرد را دیده» ß   رای فکّ اضافه (دیدۀ مرد)

قلمرو ادبی:

بیننده و آفرینده ß   قافیه (کرد ß   ردیف)

دیده و بیننده ß   مراعات نظیر و اشتقاق

بیننده کردن ß   کنایه از آگاه کردن

تکیه کردن ß   کنایه از توکّل و اعتماد

دیده ß   ایهام تناسب:

  • 1- چشم
  • 2- آنچه دیده می شود: که با بیننده تناسب دارد

مفهوم بیت:

یقین پیدا کردن

توکّل بر خدا

 

کزین پس به کنجی نشینم چو مور                    که روزی نخوردند پیلان به زور

قلمرو فکری:

مرد با خود گفت: از این به بعد مانند مورچه ای در گوشه ای می نشینم؛ چرا که فیل ها هم با همۀ قدرتشان، فقط رزق و روزی تعیین شدۀ خود را دریافت می کنند.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

کزین

که از این

مور

مورچه

پیلان

جمعِ پیل، فیل ها

بیت ß   2 جمله

روزی ß   نقش مفعول

مور ß   نقش متمم

قلمرو ادبی:

مور و زور ß   قافیه

مور و پیل ß   تضاد مفهومی و تناسب

مور و زور ß   جناس ناقص اختلافی

به کنجی نشستن ß   کنایه از کار نکردن

من مانند مور ß   تشبیه

مور ß   نماد ضعف و کوچکی

پیل ß   نماد قدرت و بزرگی

کل بیت ß   تلمیح به آیۀ «وَ ما مِن دابَّهِ فِی الاَرضِ اِلّا عَلَی اللهِ رِزقُها»

مفهوم بیت:

تصمیم به گوشه نشینی

تلاش نکردن

توکّل

 

زنخدان فرو برد چندی به جیب             که بخشنده روزی فرستد ز غیب

قلمرو فکری:

مرد مدّتی دست از تلاش برداشت و بیکار در گوشه ای نشست؛ به امید این که خداوند روزی اش را از غیب بفرستد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

زَنَخدان

چانه

جیب

گریبان، یقه

بخشنده

روزی دهنده، خداوند

چندی

مدّتی

غیب

پنهان، نهان از چشم؛ عالمی که خداوند، فرشتگان و ... در آن قرار دارند

بیت ß   2 جمله

زنخدان و روزی ß   نقش مفعول

قلمرو ادبی:

غیب و جیب ß   قافیه

واج آرایی حرف «ب»

زنخدان به جیب فرو بردن ß   کنایه تفکّر و گوشه نشینی

جیب و غیب ß   جناس ناقص اختلافی

مصراع دوم ß   تلمیح به آیۀ «اِنّ اللهَ هُوَ الرَّزّاق»

بخشنده ß   کنایه از خداوند

مفهوم بیت:

گوشه نشینی

انتظار روزی داشتن

 

نه بیگانه تیمار خوردش نه دوست                     چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست

قلمرو فکری:

هیچ کس، نه آشنا و نه بیگانه دلش به حال او نسوخت. مانند چنگ (نوعی ساز) لاغر و خمیده شده بود.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

تیمار خوردن

غم خوردن، مراقبت، مواظبت

چنگ

نوعی ساز که سرِ آن خمیده است و تارها دارد

«ــَـش» در دو مصراع ß   نقش مضاف الیه

بیت ß   3 جمله به شیوۀ بلاغی (جهش ضمیر، شیوۀ بلاغی ایجاد می کند)

قلمرو ادبی:

دوست و پوست ß   قافیه

بیگانه و دوست ß   تضاد و مجاز از همۀ مردم

چنگ و رگ و استخوان و پوست ß   تناسب

او مانند چنگ ß   تشبیه

دوست و پوست ß   جناس ناهمسان

چنگ ß   ایهام تناسب:

  • 1- نوعی ساز
  • 2- انگشتان (که با رگ و استخوان تناسب دارد)

مفهوم بیت:

تنهایی و بی کسی

لاغری و ناتوانی

 

چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش                 ز دیوار محرابش آمد به گوش

قلمرو فکری:

وقتی به سبب ناتوانی و ضعف بدنی کاملاً بی طاقت شد؛ از گوشۀ عبادتگاه (عالم غیب) ندایی شنید که می گفت:

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

چو

وقتی که

محراب

جای ایستادن پیشنماز در مسجد؛ اینجا گوشه یا کُنج منظور است

بیت ß   2 جمله

«ــَـش» در «صبرش»:

  • 1- می تواند مضاف الیه باشد (صبر او تمام شد)
  • 2- می تواند متمم باشد (برای او صبر نماند)

«ــَـش» در «محرابش» ß   مضاف الیه

قلمرو ادبی:

هوش و گوش ß   قافیه

هوش و گوش ß   جناس ناقص اختلافی

دیوار محراب ß   مجاز از عالم غیب یا درون

به گوش آمدن ß   کنایه از شنیدن

هوش ß   مجاز از هوشیاری

مفهوم بیت:

ناتوانی، ضعف و عدم هوشیاری

 

برو شیر درنده باش، ای دغل                مینداز خود را چو روباه شل

قلمرو فکری:

ای حیله گر! برو مانند شیر تلاشی از خودت نشان بده و مثل روباه ناتوان، خود را در گوشه ای رها نکن.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

دَغَل

ناراست، حیله گر

شَل

دست و پای از کار افتاده

بیت ß   4 جمله (سه جمله اول عادی و جمله چهارم بلاغی)

شیر درّنده ß   نقش مسند

دغل ß   منادا

روباه ß   متمم

شَل ß   نقش صفت

قلمرو ادبی:

دغل و شل ß   قافیه

تو مثل شیر ß   تشبیه

شیر ß   نماد قدرتمندی و خودکفایی و تلاش

روباه ß   نماد تنبلی و وابستگی و حیله گری

شیر و روباه ß   تضاد

شیر و روباه ß   مراعات نظیر

مفهوم بیت:

متّکی بودن به خود

دعوت به تلاش و قدرتمندی

ترک ضعف و گوشه نشینی

 

چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر                    چه باشی چو روبه به وامانده سیر؟

قلمرو فکری:

چنان تلاش کن که چون شیر از غذایت و چیزی برای ضعیفان باقی بماند؛چرا مثل روباه،منتظر باقیماندۀ غذای دیگرانی؟

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

سعی

تلاش، کار

مانَد

بمانَد

وامانده

باقیمانده

بیت ß   3 جمله

سعی ß   نقش مفعول

سیر ß   نقش مسند

قلمرو ادبی:

شیر و سیر ß   قافیه

شیر و سیر ß   جناس ناقص اختلافی

تو مانند شیر ß   تشبیه

تو مانند روباه ß   تشبیه

شیر و روباه ß   تناسب و تضاد مفهومی

شیر ß   نماد قدرتمندی و خودکفایی و تلاش

روباه ß   نماد تنبلی و وابستگی و حیله گری

مفهوم بیت:

متّکی بودن به خود

دعوت به تلاش و قدرتمندی

ترک ضعف و گوشه نشینی

 

بخور تا توانی به بازوی خویش               کــــه سعیت بود در ترازوی خویش

قلمرو فکری:

از قدرت و نیروی خودت استفاده کن؛ زیرا نتیجۀ تلاش تو، به خودت باز خواهد گشت.

قلمرو زبانی:

بیت ß   3 جمله

قلمرو ادبی:

بازوی و ترازوی ß   قافیه (خویش ß   ردیف)

بازو ß   مجاز از نیرو و توانایی

سعی ß   مجاز از نتیجۀ کار و تلاش

بخور ß   کنایه از تلاش برای کسب روزی

مصراع دوم ß   تمثیل و کنایه از اینکه نتیجۀ تلاش تو به خودت برمی گردد

در ترازو بودن ß   کنایه از به دست آمدن

توانی و بازو و سعی ß   تناسب

کل بیت ß   تلمیح به آیات «لَیسَ لِلاِنسانِ الّا ما سَعی» و «کُلُّ نَفسِ بِما کَسَبَت رَهینَه»

مفهوم بیت:

متّکی بودن به خود

دعوت به تلاش و قدرتمندی

ترک ضعف و گوشه نشینی

 

بگیر ای جوان دست درویش پــیر                       نه خود را بیفگن که دستم بگـیر

قلمرو فکری:

ای جوان! سعی کن به دیگران کمک کنی؛ نه اینکه خودت را ناتوان نشان بدهی تا دیگران به تو کمک کنند.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

درویش

فقیر

بیفکن

ناتوان نشان دادن

بیت ß   4 جمله

دست ß   نقش مفعول

خود ß   نقش مفعول

جوان ß   نقش منادا

قلمرو ادبی:

پیر و بگیر ß   قافیه

جوان و پیر ß   تضاد

دست ß   تکرار

دستم بگیر ß   کنایه از کمک کردن

خود را افکندن ß   کنایه از خود را ناتوان نشان دادن

مفهوم بیت:

کمک به دیگران

نفی کمک خواستن و تنبلی

 

خدا را بر آن بنده بخشایش است                      که خلق از وجودش در آسایش است

قلمرو فکری:

بخشایشِ خداوند شامل حال آن بنده ای می شود که مردم از برکت وجود او در آسایش و راحتی باشند.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

بخشایش

عفوکردن، رحم کردن

بیت ß   2 جمله

بخشایش ß   نقش نهاد

«را» در مصراع اول ß   رای فکّ اضافه (بخشایشِ خدا)

قلمرو ادبی:

بخشایش و آسایش ß   قافیه (است ß   ردیف)

خدا و خلق و بخشایش و بنده ß   تناسب

واج آرایی حرف «ب»

وجود ß   مجاز از اعمال و رفتار

تمثیل و تلمیح به حدیث پیغمبر (ص)

مفهوم بیت:

دعوت به نیکی کردن به خلق

بخشایش خداوند در گرو خدمت به خلق است

 

کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست                  کــــه دون همّتانند بی مغز و پوست

قلمرو فکری:

انسان های عاقل و دانا، کریم و بخشنده اند؛ امّا آدم های بی عقل و نادان، پَست و کم همّت هستند.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

کَرَم

بخشش، لطف

دون همّت

کوتاه همّت، دارای طب پست و کوتاه اندیشه

بیت ß   3 جمله

کَرَم ß   نقش مفعول

قلمرو ادبی:

اوست و پوست ß   قافیه

سر ß   مجاز از وجود

مغز ß   مجاز از فکر

پوست ß   مجاز از ظاهر

پوست و مغز ß   تضاد

بی مغز ß   کنایه از نادان

واج آرایی حرف «ر»

مفهوم بیت:

بخشندگی، نشانۀ خردمندی است

 

کسی نیک بیند به هر دو سرای             کــــه نیکی رساند به خلق خدای

قلمرو فکری:

کسی در دو جهان رستگار و خوشبخت است که به مردم خوبی کند.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

سرا

خانه

دو سرا

دو دنیا

بیت ß   2 جمله به شیوۀ بلاغی

نیک و نیکی ß   نقش مفعول

خدای ß   نقش مضاف الیه

قلمرو ادبی:

سرای و خدای ß   قافیه

هر دو سرای ß   استعاره از دنیا و آخرت

خلق و خدا ß   مراعات نظیر

خلق و خدا ß   متضاد

نیک و نیکی ß   جناس ناقص افزایشی

کل بیت ß   تلمیح به حدیث « اَلدُّنیا مَزرَعَه الآخرَه» و آیات «فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذرّهِ خَیراً یَرَه» و «إِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لاًنفُسِکُم»

مفهوم بیت:

نتیجۀ نیکی کردن به خلق، نیکی دیدن در دو جهان است


سایر مباحث این فصل